شاعر : اسماعیل تقوایی نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن قالب شعر : غزل
بهبه برای مرتضی جان آمده جان آمده از دامن زهـرا یکی مهردرخشان آمده کوثر ز کوثر باشد و زینت برای حیدرست ازبهردیدارش نبی با روی خندان آمده
جبریل آورده زمین نامش زسویکردگار جن وملک بهرتـماشایـش فـراوان آمده
غرق شعف باشد حسن،خندانشده روی حسینازبهرآنها خواهری چون روح وریحان آمده مولود بیمثل است او،نام نکویش زینب است درمجمـع آل عـلی شـمعشـبـسـتان آمده او بی معـلم عالـمه، فخر بنی هاشم بود بهرعلی مرد سخن،دختی سخندان آمده ارثش زمادر عصمت وبُرده دلیریازپدر صبرِبه هـنگام بلابا اوبه سامـان آمده خورشید پنجم روز در، ماه جمادیاول است زهرای ثانی مظهـرپاکی وایـمان آمده هر شیعهای غرق شعف در روز میلادش بوددر مجلس شادی او شاد و گلافشان آمده خوش باد دراین روز خوش،شهر دمشق وآن حرمبینیم مهدی را که چون مهرفروزان آمده